قانون همانندی

قانون همانندی

قانون همانندی

قانون همانندی یکی از مهم ترین قوانین است و به جهات مختلف قانون خلاصه ای است که بسیاری از قوانین دیگر را توضیح می دهد. بر اساس این قانون، دنیای بیرون شما بازتاب دنیای درون شماست. بر اساس این قانون، اگر به آنچه در پیرامونتان می گذرد نگاه کنید، می فهمید که در درونتان چه خبر است.

دنیای روابط بیرون شما مشابه کسی است که به واقع هستید، مشابه شخصیت درونی شمات. دنیای بیرونی شما مطابق برداشتها و تلقین های ذهنی شماست. وضع مالی و موفقیت شما با دنیای درون اندیشه و آمادگی شما رابطه دارد.

اتومبیلی که با آن رانندگی می کنید و اینکه این اتومبیل در چه شرایطی قرار دارد با شرایط ذهنی شما در هر لحظه رابطه دارد. وقتی مثبت می اندیشید، مطمئن هستید و بر زندگی خود مسلط هستید، خانه، اتومبیل و محل کارتان سازمان یافته تر و کارآکدتر است. وقتی از کار خسته و کلافه می شوید، وقتی ناراحت یا ناخشنود هستید، اتومبیل، محل کار، خانه و حتی قفسه هایتان این شرایط ذهنی شما را به نمایش می گذارد. می توانید اثرات قانون تشابه را در همه جا ببینید.

همه چیز از درون به بیرون است. وقتی جوان تر بودم، اشتباه بزرگ من این بود که به جای بودن، روی انجام دادن متمرکز می شدم. فکر می کردم با استفاده از برخی از روشها و تکنیکها می توانم به خواسته ام برسم. بعد فهمیدم انجام دادن درست لازم است، اما کافی نیست.

گوته، فیلسوف آلمانی، می گفت: “آدم باید چیزی باشد تا بتواند کاری صورت دهد.” شما باید خودتان را تغییر بدهید، باید درونتان را عوض کنید تا نتایج متفاوتی را در بیرون از خود مشاهده نمایید.

خیلی ها می خواهند با تغییر دادن دیگران جنبه هایی از زندگی خود را تغییر بدهند. خود را در آیینه می بینید و از تصویر خودشان خوششان نمی آید و بعد شروع می کنند به برق انداختن و پاک کردن آیینه.

امرسون می گفت: “آنچه تو به راستی هستی، چنان فریاد بلندی می شکد که من کلمه ای از حرفهایت را نمی شنوم.” شما همیشه به شکلی که به واقع هستید با دیگران برخورد می کنید. به ندرت می توانید کسی را فریب بدهید.

ویلیام جیمز نوشت: “انقلاب بزرگ زندگی من کشف این نکته است که اشخاص می توانند جنبه های بیرونی زندگی خود را با تغییر دادن نگرشهای درونی ذهن خود تغییر بدهند.”

یکی از مهم ترین سوالاتی که از خود می توانید بپرسید این است: “باید چگونه شخصی باشم تا احترام کسانی را که برایم مهم هستند، بخرم و آن زندگی ای را که خواهان آن هستم، برای خود تدارک ببینم؟”